معنی فارسی kromeskies
B1کرومسکی، نوعی ابزار یا روش هنری که برای ایجاد الگوهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
An artistic tool or technique used to create specific patterns.
- noun
noun
معنی(noun):
A kind of Russian croquette wrapped in bacon.
example
معنی(example):
هنرمند از کرومسکیها برای ایجاد الگوهای زنده استفاده کرد.
مثال:
The artist used kromeskies to create vibrant patterns.
معنی(example):
کرومسکیها میتوانند در سبکهای مختلف هنری یافت شوند.
مثال:
Kromeskies can be found in various art styles.
معنی فارسی کلمه kromeskies
:
کرومسکی، نوعی ابزار یا روش هنری که برای ایجاد الگوهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد.