معنی فارسی kurku

B1

غذای سنتی که معمولاً با برنج و گوشت تهیه می‌شود.

A traditional dish, often made with rice and meat, commonly found in Central Asian cuisine.

example
معنی(example):

کورکو یک غذای سنتی از آسیای مرکزی است.

مثال:

The kurku is a traditional dish from Central Asia.

معنی(example):

شما می‌توانید کورکو را در بسیاری از بازارهای محلی پیدا کنید.

مثال:

You can find kurku in many local markets.

معنی فارسی کلمه kurku

: معنی kurku به فارسی

غذای سنتی که معمولاً با برنج و گوشت تهیه می‌شود.