معنی فارسی kymographic

B1

کیماگرافیک، مرتبط با داده‌ها و تجزیه و تحلیل حرکات سیالات.

Related to kymographic data and analysis of fluid movements.

example
معنی(example):

داده‌های کیماگرافی می‌توانند الگوهای پیچیده‌ای را نشان دهند.

مثال:

Kymographic data can show complex patterns.

معنی(example):

تحلیل کیماگرافی افکار جدیدی را بوجود آورد.

مثال:

The kymographic analysis revealed new insights.

معنی فارسی کلمه kymographic

: معنی kymographic به فارسی

کیماگرافیک، مرتبط با داده‌ها و تجزیه و تحلیل حرکات سیالات.