معنی فارسی kymric

B2

به خصوصیات و فرهنگ منطقه کیمر یا ولز اشاره دارد، که شامل تاریخ و هنرهای آن است.

Pertaining to the characteristics of Wales or its culture.

example
معنی(example):

منظره کایمر با سرسبزی و تپه‌های گرد فراوان بود.

مثال:

The kymric landscape was filled with lush greenery and rolling hills.

معنی(example):

او فرهنگ کایمر و سنت‌های غنی آن را دوست داشت.

مثال:

She loved the kymric culture and its rich traditions.

معنی فارسی کلمه kymric

: معنی kymric به فارسی

به خصوصیات و فرهنگ منطقه کیمر یا ولز اشاره دارد، که شامل تاریخ و هنرهای آن است.