معنی فارسی labefying
B1لابفایینگ، عمل تبدیل یا ایجاد لابفکت.
The process of making something a labefact.
- VERB
example
معنی(example):
فرآیند لابفایینگ به سادهسازی ایدههای پیچیده کمک کرد.
مثال:
The labefying process helped in simplifying complex ideas.
معنی(example):
او در حال لابفایینگ موضوع برای شنوندگانش بود.
مثال:
She was labefying the topic for her audience.
معنی فارسی کلمه labefying
:
لابفایینگ، عمل تبدیل یا ایجاد لابفکت.