معنی فارسی laborable

B1

قابل کار کردن به کارهایی اشاره دارد که به راحتی می‌توانند انجام شوند و معمولاً مدیریت پذیر هستند.

Describing tasks that are feasible to execute or that can easily be handled or assigned.

example
معنی(example):

کارهایی که قابل کار کردن هستند به راحتی می‌توانند به اعضای تیم اختصاص یابند.

مثال:

Tasks that are laborable can be easily assigned to team members.

معنی(example):

مدیر پروژه‌ها را به عنوان کارهای قابل انجام یا غیرقابل انجام دسته‌بندی کرد.

مثال:

The manager categorized the projects as either laborable or non-laborable.

معنی فارسی کلمه laborable

: معنی laborable به فارسی

قابل کار کردن به کارهایی اشاره دارد که به راحتی می‌توانند انجام شوند و معمولاً مدیریت پذیر هستند.