معنی فارسی laborant
B1کارآموز به شخصی اطلاق میشود که در یک آزمایشگاه مشغول به کار است و ممکن است نظارت یا آزمایشهایی را انجام دهد.
A person who works in a laboratory, often assisting in experiments.
- NOUN
example
معنی(example):
کارآموز با دقت آزمایش را در آزمایشگاه انجام داد.
مثال:
The laborant carefully conducted the experiment in the lab.
معنی(example):
یک کارآموز باید پروتکلهای ایمنی دقیقی را دنبال کند.
مثال:
A laborant must follow strict safety protocols.
معنی فارسی کلمه laborant
:
کارآموز به شخصی اطلاق میشود که در یک آزمایشگاه مشغول به کار است و ممکن است نظارت یا آزمایشهایی را انجام دهد.