معنی فارسی labourless
B2بدون کارگری، به وضعیتی اشاره دارد که نیاز به کارگران انسانی ندارد.
A state or system that operates without labor or human workers.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عملیات بدون کارگری کارآمد و سریع بود.
مثال:
The labourless operation was efficient and quick.
معنی(example):
آنها یک سیستم بدون کارگری برای افزایش بهرهوری توسعه دادند.
مثال:
They developed a labourless system to increase productivity.
معنی فارسی کلمه labourless
:
بدون کارگری، به وضعیتی اشاره دارد که نیاز به کارگران انسانی ندارد.