معنی فارسی labyrinthally
B2labyrinthally به معنای به روشی که شبیه به یک لابیرنت است، با پیچیدگی و ابهام.
In a manner resembling a labyrinth; complex and convoluted.
- ADVERB
example
معنی(example):
داستان به صورت labyrinthally پیش رفت و دارای چرخشها و تغییرات زیادی بود.
مثال:
The story progressed labyrinthally, with many twists and turns.
معنی(example):
او موضوع را به صورت labyrinthally توضیح داد و این کار را دنبال کردن را دشوار کرد.
مثال:
She explained the topic labyrinthally, making it hard to follow.
معنی فارسی کلمه labyrinthally
:
labyrinthally به معنای به روشی که شبیه به یک لابیرنت است، با پیچیدگی و ابهام.