معنی فارسی lactoflavin

B2

ماده‌ای در بدن که برای سلامت کاربرد دارد.

A yellow flavonoid pigment found in milk.

noun
معنی(noun):

Riboflavin

example
معنی(example):

لاکتوفلاوین برای بدن مهم است.

مثال:

Lactoflavin is important for the body.

معنی(example):

شما می‌توانید لاکتوفلاوین را در محصولات لبنی پیدا کنید.

مثال:

You can find lactoflavin in dairy products.

معنی فارسی کلمه lactoflavin

: معنی lactoflavin به فارسی

ماده‌ای در بدن که برای سلامت کاربرد دارد.