معنی فارسی lacustrine
B2 /-aɪn/لاکسترین به مناطق و ویژگیهای مرتبط با دریاچهها اشاره دارد.
Relating to or occurring in lakes.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or relating to lakes.
example
معنی(example):
ما زیستگاههای لاکسترین را در نزدیکی دریاچه مشاهده کردیم.
مثال:
We observed lacustrine habitats near the lake.
معنی(example):
محیط لاکسترین از حیات وحش متنوعی حمایت میکند.
مثال:
The lacustrine environment supports diverse wildlife.
معنی فارسی کلمه lacustrine
:
لاکسترین به مناطق و ویژگیهای مرتبط با دریاچهها اشاره دارد.