معنی فارسی lacy
B1 /ˈleɪ.si/شبکهای، به نوعی پارچه نرم و ظریف اشاره دارد که معمولاً الگوهای باز دارد.
Referring to a delicate fabric with an open weave, often used in clothing.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Made of lace or decorated with it.
مثال:
lacy lingerie
معنی(adjective):
Looking like lace.
example
معنی(example):
او یک لباس شبکهای به مهمانی پوشیده بود.
مثال:
She wore a lacy dress to the party.
معنی(example):
پردهها شبکهای و ظریف بودند.
مثال:
The curtains were lacy and delicate.
معنی فارسی کلمه lacy
:
شبکهای، به نوعی پارچه نرم و ظریف اشاره دارد که معمولاً الگوهای باز دارد.