معنی فارسی laglast

B1

عمل کردن با تأخیر به دلیل فراموشی یا عدم آمادگی.

To be late or delayed in carrying out tasks, often due to forgetfulness.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که دیر عمل کند چون تکالیفش را فراموش کرده بود.

مثال:

He decided to laglast as he forgot his homework.

معنی(example):

بهتر است از تأخیر در انجام کارهای مهم خودداری کنید.

مثال:

It's better to avoid laglast when important tasks are due.

معنی فارسی کلمه laglast

: معنی laglast به فارسی

عمل کردن با تأخیر به دلیل فراموشی یا عدم آمادگی.