معنی فارسی lairdly

B1

به معنای مرتبط با یک لرد یا شخصی با مقام و متانت.

Relating to a lord; possessing the dignity or manner of a landowner.

example
معنی(example):

او با یک روش لردی بسیار خود را حمل می‌کرد.

مثال:

She carried herself in a very lairdly manner.

معنی(example):

رفتار لردی او مهمانان را تحت تاثیر قرار داد.

مثال:

His lairdly behavior impressed the guests.

معنی فارسی کلمه lairdly

: معنی lairdly به فارسی

به معنای مرتبط با یک لرد یا شخصی با مقام و متانت.