معنی فارسی lairdocracy
B1طبقه ای از لردان که در امور سیاسی و اجتماعی نفوذ دارند.
A governing body or class of lords having political influence.
- NOUN
example
معنی(example):
لردنشین تأثیر زیادی بر امور محلی داشت.
مثال:
The lairdocracy held significant influence over local affairs.
معنی(example):
در این منطقه، لردنشین به عنوان طبقه حاکم دیده میشد.
مثال:
In the region, the lairdocracy was seen as the ruling class.
معنی فارسی کلمه lairdocracy
:
طبقه ای از لردان که در امور سیاسی و اجتماعی نفوذ دارند.