معنی فارسی laisse

B1

به معنای اجازه دادن به کسی دیگر برای تصمیم‌گیری و عمل.

To allow someone else to make decisions and take action.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت این تصمیم را به تیمش واگذار کند.

مثال:

He chose to laisse the decision to his team.

معنی(example):

به معنی واگذار کردن به دیگری برای تصمیم‌گیری است.

مثال:

To laisse means to let someone else decide.

معنی فارسی کلمه laisse

: معنی laisse به فارسی

به معنای اجازه دادن به کسی دیگر برای تصمیم‌گیری و عمل.