معنی فارسی lakie

B1

افرادی که در نزدیکی دریاچه‌ها زندگی می‌کنند و علاقه‌مند به طبیعت هستند.

Informal term for people who live near lakes and enjoy outdoor life.

example
معنی(example):

او یک سبک زندگی دریاچه‌ای دارد و نزدیک به طبیعت زندگی می‌کند.

مثال:

He lives a lakie lifestyle, close to nature.

معنی(example):

مردم دریاچه‌ای معمولاً از فعالیت‌های خارج از منزل لذت می‌برند.

مثال:

Lakie people often enjoy outdoor activities.

معنی فارسی کلمه lakie

: معنی lakie به فارسی

افرادی که در نزدیکی دریاچه‌ها زندگی می‌کنند و علاقه‌مند به طبیعت هستند.