معنی فارسی lam
B1 /læm/لام، نوعی عمل یا تکنیک در کار با برخی مواد.
To process or shape material in a specific manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To beat or thrash.
معنی(verb):
To flee or run away.
example
معنی(example):
معلم به او گفت که کاغذ را لام کند.
مثال:
The teacher told him to lam the paper.
معنی(example):
او یاد گرفت چگونه چوب را برای پروژه لام کند.
مثال:
He learned how to lam wood for the project.
معنی فارسی کلمه lam
:
لام، نوعی عمل یا تکنیک در کار با برخی مواد.