معنی فارسی lamellar
B2مربوط به لایهها یا صفحات نازک، معمولاً در ساختارهای بیولوژیکی یا مادهای.
Relating to thin layers or plates.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار لملا در این ماده آن را سبک میکند.
مثال:
The lamellar structure of the material makes it lightweight.
معنی(example):
بدنهای لملا در سلامت پوست اهمیت دارند.
مثال:
Lamellar bodies are important in skin health.
معنی فارسی کلمه lamellar
:
مربوط به لایهها یا صفحات نازک، معمولاً در ساختارهای بیولوژیکی یا مادهای.