معنی فارسی lamentably

B1

به‌طور افسوس‌انگیز، به شکلی که باعث ایجاد تأسف شود.

In a manner that causes regret or sadness.

example
معنی(example):

او به طرز افسوس‌انگیزی نتوانست مهلت را رعایت کند.

مثال:

She lamentably failed to meet the deadline.

معنی(example):

افسوس‌انگیز اینکه، رویداد به دلیل آب و هوای بد لغو شد.

مثال:

Lamentably, the event was canceled due to bad weather.

معنی فارسی کلمه lamentably

: معنی lamentably به فارسی

به‌طور افسوس‌انگیز، به شکلی که باعث ایجاد تأسف شود.