معنی فارسی lamentful
B2حالت یا احساسی از غم و اندوه، معمولاً به یاد چیزی از دست رفته.
Expressing sorrow; mourning; feeling sad about something lost or missed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او با لحن غمگینی درباره فرصتهای از دست رفته صحبت کرد.
مثال:
He spoke in a lamentful tone about the lost opportunities.
معنی(example):
چشمان غمگین او ناراحتی درونیاش را منعکس میکرد.
مثال:
Her lamentful eyes reflected her inner sadness.
معنی فارسی کلمه lamentful
:
حالت یا احساسی از غم و اندوه، معمولاً به یاد چیزی از دست رفته.