معنی فارسی lanceolated

B1

لنسولاتد، به افراد یا اشیاء با ویژگی‌های خاص لنسولار اشاره دارد.

Having lanceolate shapes or forms.

example
معنی(example):

برگ‌های لنسولاتد منحصر به این گیاه هستند.

مثال:

The lanceolated leaves are unique to this plant.

معنی(example):

او الگوی لنسولاتد را در داده‌ها شناسایی کرد.

مثال:

He identified the lanceolated pattern in the data.

معنی فارسی کلمه lanceolated

: معنی lanceolated به فارسی

لنسولاتد، به افراد یا اشیاء با ویژگی‌های خاص لنسولار اشاره دارد.