معنی فارسی lanceolation

B1

لنسولیشن به فرآیند یا خاصیت مرتبط با ویژگی‌های لنسولار اشاره دارد.

The process or state of being lanceolate.

example
معنی(example):

لنسولیشن الگوها محققان را مجذوب کرد.

مثال:

The lanceolation of the patterns fascinated the researchers.

معنی(example):

آنها روی لنسولیشن بافت‌های سطحی تمرکز کردند.

مثال:

They focused on the lanceolation of the surface textures.

معنی فارسی کلمه lanceolation

: معنی lanceolation به فارسی

لنسولیشن به فرآیند یا خاصیت مرتبط با ویژگی‌های لنسولار اشاره دارد.