معنی فارسی land taxes
B1مالیاتهایی که بر اساس ارزش زمین یا داراییهای ملکی محاسبه و وصول میشوند.
Taxes assessed on real estate property based on its value.
- NOUN
example
معنی(example):
دولت مالیات زمین را از صاحبخانهها جمعآوری میکند.
مثال:
The government collects land taxes from property owners.
معنی(example):
افزایش مالیات زمین میتواند بر قابلیت خرید مسکن تأثیر بگذارد.
مثال:
Increase in land taxes can affect housing affordability.
معنی فارسی کلمه land taxes
:
مالیاتهایی که بر اساس ارزش زمین یا داراییهای ملکی محاسبه و وصول میشوند.