معنی فارسی landlordly
B2به معنای رفتار یا سبک زندگی مشابه یک مالک بزرگ و با شکوه است.
Having the characteristics of a landlord; grand or authoritative in manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرز رفتار سلطنتی صاحب‌خانه مهمان‌ها را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The landlordly manner of the host impressed the guests.
معنی(example):
او نسبت به مستاجرانش نگرش سلطنتی داشت.
مثال:
She took a landlordly attitude towards her tenants.
معنی فارسی کلمه landlordly
:
به معنای رفتار یا سبک زندگی مشابه یک مالک بزرگ و با شکوه است.
