معنی فارسی landslidden
C2مفهوم تاریخی یا توصیفی که به اثرات زمینلغزش اشاره دارد.
Historically or descriptively refers to the effects of landslides.
- VERB
example
معنی(example):
این منطقه دچار زمینلغزش شده بود و ویرانی به جا گذاشت.
مثال:
The area had been landslidden, leaving destruction behind.
معنی(example):
پس از طوفان، بسیاری از مکانها دچار زمینلغزش شده بودند.
مثال:
After the storm, many places were landslidden.
معنی فارسی کلمه landslidden
:
مفهوم تاریخی یا توصیفی که به اثرات زمینلغزش اشاره دارد.