معنی فارسی landwash

B1

زمین شسته، فرآیند قرار گرفتن زمین در اثر آب، که باعث جابجایی خاک و جمع آوری مواد مغذی می‌شود.

The process of land being washed away or altered by water, often leading to deposition of nutritious materials.

example
معنی(example):

سیلاب رودخانه، زمین شسته ایجاد کرد و خاکی حاصلخیز برای کشاورزی به وجود آورد.

مثال:

The river's landwash created new fertile soil for farming.

معنی(example):

پس از سیل، زمین شسته به طور قابل توجهی منظره را تغییر داد.

مثال:

After the flood, the landwash changed the landscape significantly.

معنی فارسی کلمه landwash

: معنی landwash به فارسی

زمین شسته، فرآیند قرار گرفتن زمین در اثر آب، که باعث جابجایی خاک و جمع آوری مواد مغذی می‌شود.