معنی فارسی lanesome

B2

توصیف وضعیتی که در آن افسردگی یا تنهایی شدید وجود دارد، معمولاً در شب.

Describing a state of deep loneliness or solitude, often at night.

example
معنی(example):

شب تنها او را به تفکر عمیق واداشت.

مثال:

The lanesome night made her think deeply.

معنی(example):

او در ساعت‌های تنهایی شعر نوشت.

مثال:

He wrote poetry during the lanesome hours.

معنی فارسی کلمه lanesome

: معنی lanesome به فارسی

توصیف وضعیتی که در آن افسردگی یا تنهایی شدید وجود دارد، معمولاً در شب.