معنی فارسی lang
A2زبان، سیستمی از نشانهها و قوانین که افراد برای برقراری ارتباط استفاده میکنند.
A system of signs and rules used for communication between individuals.
- NOUN
example
معنی(example):
یادگیری یک زبان جدید هیجانانگیز است.
مثال:
Learning a new lang is exciting.
معنی(example):
او چندین زبان را بهطور روان صحبت میکند.
مثال:
She speaks several lang fluently.
معنی فارسی کلمه lang
:
زبان، سیستمی از نشانهها و قوانین که افراد برای برقراری ارتباط استفاده میکنند.