معنی فارسی lapidation
C1اقدام به سنگسار یک فرد به عنوان نوعی مجازات یا روش مجازات.
The act of stoning as a form of punishment, especially in historical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
قانون باستانی سنگسار را به عنوان یک نوع مجازات تجویز میکرد.
مثال:
The ancient law prescribed lapidation as a form of punishment.
معنی(example):
سنگسار در بسیاری از جوامع تاریخی به عنوان یک جرم جدی محسوب میشد.
مثال:
Lapidation was considered a serious crime in many historical societies.
معنی فارسی کلمه lapidation
:
اقدام به سنگسار یک فرد به عنوان نوعی مجازات یا روش مجازات.