معنی فارسی larging

B1

فرایند بزرگ‌تر کردن چیزی، که معمولاً به صورت غيررسمی و با خطا بیان می‌شود.

An informal or incorrect term used to denote the act of making something larger.

example
معنی(example):

فرایند بزرگ کردن اندازه‌ها پیچیده بود.

مثال:

The process of larging the sizes was complicated.

معنی(example):

بزرگ کردن در برخی صنایع ضروری است.

مثال:

Larging can be necessary in certain industries.

معنی فارسی کلمه larging

: معنی larging به فارسی

فرایند بزرگ‌تر کردن چیزی، که معمولاً به صورت غيررسمی و با خطا بیان می‌شود.