معنی فارسی larvarium
B1محلی برای پرورش و نگهداری لاروها در شرایط کنترل شده.
A facility for raising and maintaining larvae under controlled conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
لارواریم برای پرورش گونههای مختلف لارو استفاده میشود.
مثال:
The larvarium is used for rearing different species of larvae.
معنی(example):
آنها یک لارواریم راهاندازی کردند تا تنوع زیستی را در آزمایشگاه ترویج دهند.
مثال:
They established a larvarium to promote biodiversity in the lab.
معنی فارسی کلمه larvarium
:
محلی برای پرورش و نگهداری لاروها در شرایط کنترل شده.