معنی فارسی larvivorous
B1لاروخور، به موجوداتی اشاره دارد که به عنوان منبع غذایی لاروها را مصرف میکنند.
Describing an organism that feeds on larvae.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از ماهیها لاروخور هستند و از لاروها تغذیه میکنند.
مثال:
Some fish are larvivorous and feed on larvae.
معنی(example):
رژیم غذایی لاروخور برای کنترل جمعیت پشهها مهم است.
مثال:
The larvivorous diet is crucial for controlling mosquito populations.
معنی فارسی کلمه larvivorous
:
لاروخور، به موجوداتی اشاره دارد که به عنوان منبع غذایی لاروها را مصرف میکنند.