معنی فارسی laryngectomize

B1

لارینجکتومی کردن به عمل جراحی برای برداشتن حنجره اطلاق می‌شود.

To perform a laryngectomy.

example
معنی(example):

پزشکان ممکن است نیاز به لارینجکتومی بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته گلو داشته باشند.

مثال:

Doctors may need to laryngectomize a patient with advanced throat cancer.

معنی(example):

لارینجکتومی کردن یک تصمیم جدی بر اساس سلامت بیمار است.

مثال:

To laryngectomize is a serious decision based on the patient's health.

معنی فارسی کلمه laryngectomize

: معنی laryngectomize به فارسی

لارینجکتومی کردن به عمل جراحی برای برداشتن حنجره اطلاق می‌شود.