معنی فارسی laryngectomized
B1لارینجکتومی شده به فردی اطلاق میشود که عمل جراحی برداشتن حنجره را انجام داده است.
Describing a person who has undergone a laryngectomy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیمارانی که لارینجکتومی شدهاند باید روشهای جدیدی برای ارتباط برقرار کردن یاد بگیرند.
مثال:
Patients who are laryngectomized must learn new ways to communicate.
معنی(example):
لارینجکتومی شدن میتواند بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد.
مثال:
Being laryngectomized can affect one's quality of life.
معنی فارسی کلمه laryngectomized
:
لارینجکتومی شده به فردی اطلاق میشود که عمل جراحی برداشتن حنجره را انجام داده است.