معنی فارسی lasher

B1

لاشِر، شخصی که مسئول زدن شلاق یا استفاده از آن است، معمولاً در نمایشی یا رقابتی.

A person who uses a whip in a performance, often in a circus or show.

example
معنی(example):

لاشری که در طول اجرا با مهارت شلاق را کنترل کرد.

مثال:

The lasher skillfully handled the whip during the performance.

معنی(example):

در سیرک، لاشر هیجان را به نمایش افزود.

مثال:

In the circus, the lasher added excitement to the show.

معنی فارسی کلمه lasher

: معنی lasher به فارسی

لاشِر، شخصی که مسئول زدن شلاق یا استفاده از آن است، معمولاً در نمایشی یا رقابتی.