معنی فارسی lawyerly

B2

به معنای داشتن خصوصیات یا رفتارهای مرتبط با وکالت یا حقوقدانی.

Of or pertaining to a lawyer; characteristic of lawyers.

example
معنی(example):

شخصیت و رفتار وکیل وکیل، هیئت منصفه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The lawyerly demeanor of the attorney impressed the jury.

معنی(example):

نصایح حقوقی او به او کمک کرد تا سیستم قانونی را درک کند.

مثال:

Her lawyerly advice helped him navigate the legal system.

معنی فارسی کلمه lawyerly

: معنی lawyerly به فارسی

به معنای داشتن خصوصیات یا رفتارهای مرتبط با وکالت یا حقوقدانی.