معنی فارسی lawyerling
B1به معنای یک وکیل تازهکار یا نوپا در حرفه وکالت.
A novice or inexperienced lawyer.
- NOUN
example
معنی(example):
وکیلصغیر مشتاق بود تا فنون حرفه را یاد بگیرد.
مثال:
The lawyerling was eager to learn the ropes of the profession.
معنی(example):
به عنوان یک وکیلصغیر، او در اوایل حرفهاش با چالشهای زیادی روبرو شد.
مثال:
As a lawyerling, he faced many challenges early in his career.
معنی فارسی کلمه lawyerling
:
به معنای یک وکیل تازهکار یا نوپا در حرفه وکالت.