معنی فارسی laxist
B1لکسیک، به کسی گفته میشود که نسبت به قوانین و مقررات تساهل دارد.
One who advocates or practices lax principles, especially in governance.
- NOUN
example
معنی(example):
رویکرد لکسیک به مقررات مورد سوال قرار گرفت.
مثال:
The laxist approach to regulations was questioned.
معنی(example):
برخی استدلال میکنند که یک سیاست لکسیک میتواند به هرج و مرج منجر شود.
مثال:
Some argue that a laxist policy can lead to chaos.
معنی فارسی کلمه laxist
:
لکسیک، به کسی گفته میشود که نسبت به قوانین و مقررات تساهل دارد.