معنی فارسی lay siege to

B2

محاصره یک مکان نظامی به منظور تسلیم آن، با محاصره و قطع خطوط ارتباطی.

To surround a place, such as a city or fortress, with armed forces to force surrender.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند تا به قلعه محاصره کنند.

مثال:

They decided to lay siege to the castle.

معنی(example):

ارتش به شهر محاصره خواهد کرد تا تسلیم شود.

مثال:

The army will lay siege to the city until it surrenders.

معنی فارسی کلمه lay siege to

: معنی lay siege to به فارسی

محاصره یک مکان نظامی به منظور تسلیم آن، با محاصره و قطع خطوط ارتباطی.