معنی فارسی laystow

B1

قرار دادن یا انبار کردن اشیا به صورت صحیح.

To lay down or store items in an orderly way.

example
معنی(example):

لطفاً اقلام را به‌گونه‌ای قرار دهید که به‌خوبی ذخیره شوند.

مثال:

Please laystow the items so that they are securely stored.

معنی(example):

مهم است که ابزارها را به‌درستی قرار دهید تا از آنها محافظت شود.

مثال:

It's important to laystow the tools properly to keep them safe.

معنی فارسی کلمه laystow

: معنی laystow به فارسی

قرار دادن یا انبار کردن اشیا به صورت صحیح.