معنی فارسی lead poisoning
B2مسمومیتی که به دلیل بلع یا جذب سرب اتفاق می‌افتد، که می‌تواند عوارض جدی داشته باشد.
A medical condition caused by high levels of lead in the body.
- noun
noun
معنی(noun):
A chronic intoxication produced by the absorption of lead into the body, characterized by severe colicky pains, a dark line along the gums, and local muscular paralysis.
معنی(noun):
Being shot by a firearm.
example
معنی(example):
سمی بودن سرب می‌تواند بسیار مضر باشد.
مثال:
Lead poisoning can be very harmful.
معنی(example):
کودکان از رنگ قدیمی در معرض خطر مسمومیت با سرب هستند.
مثال:
Children are at risk for lead poisoning from old paint.
معنی فارسی کلمه lead poisoning
:
مسمومیتی که به دلیل بلع یا جذب سرب اتفاق می‌افتد، که می‌تواند عوارض جدی داشته باشد.
