معنی فارسی leaden seal
B2مهر ساخته شده از ماده سنگین، معمولاً برای بستن نامهها.
A heavy seal, often made of lead, used for securing letters.
- NOUN
example
معنی(example):
نامه دارای یک مهر سربی بود.
مثال:
The letter had a leaden seal.
معنی(example):
او مهر سربی را بر روی موم فشرد.
مثال:
He pressed the leaden seal onto the wax.
معنی فارسی کلمه leaden seal
:
مهر ساخته شده از ماده سنگین، معمولاً برای بستن نامهها.