معنی فارسی leadenheartedness
B2احساس سنگینی و دلشکستگی، معمولاً ناشی از غم یا ناامیدی.
A state of feeling heavy-hearted or deeply saddened.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از شنیدن اخبار بد، احساسی از دلشکستگی پیدا کرد.
مثال:
She felt a sense of leadenheartedness after hearing the bad news.
معنی(example):
دلشکستگی او باعث شد که نتواند از مهمانی لذت ببرد.
مثال:
His leadenheartedness made it difficult for him to enjoy the party.
معنی فارسی کلمه leadenheartedness
:
احساس سنگینی و دلشکستگی، معمولاً ناشی از غم یا ناامیدی.
