معنی فارسی leanish
B1تقریباً لاغر، به وجود چربی کم اشاره دارد.
Somewhat lean; indicating a slight absence of fat.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این وعده غذایی تقریباً لاغر بود و برای یک رژیم غذایی سالم عالی بود.
مثال:
The meal was leanish, perfect for a healthy diet.
معنی(example):
او اندامی تقریباً لاغر دارد که سبک زندگی فعالش را نشان میدهد.
مثال:
She has a leanish physique that reflects her active lifestyle.
معنی فارسی کلمه leanish
:
تقریباً لاغر، به وجود چربی کم اشاره دارد.