معنی فارسی leave well alone
B2اجتناب از دخالت یا تغییر در وضعیتی بدون نیاز.
To avoid interfering in a situation that is already stable.
- IDIOM
example
معنی(example):
در این مورد، بهتر است که کاری به کار کسی نداشته باشیم.
مثال:
In this case, it's best to leave well alone.
معنی(example):
گاهی بهتر است که بدون دخالت بگذاریم امور به حال خود باشد.
مثال:
Sometimes it's better to leave well alone rather than interfere.
معنی فارسی کلمه leave well alone
:
اجتناب از دخالت یا تغییر در وضعیتی بدون نیاز.