معنی فارسی legislativ
B2مربوط به قانونگذاری یا مجالس قانونگذاری.
Pertaining to legislatures or legislation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کمیته قانونی قانون پیشنهادی را بررسی کرد.
مثال:
The legislativ committee reviewed the proposed law.
معنی(example):
مسائل قانونی نیاز به بررسی دقیق دارند.
مثال:
Legislativ matters require careful consideration.
معنی فارسی کلمه legislativ
:
مربوط به قانونگذاری یا مجالس قانونگذاری.