معنی فارسی legislatively
B1به شکل قانونی و مربوط به فرایند قانونگذاری.
In a manner related to legislation.
- ADVERB
example
معنی(example):
این مسئله بهطور قانونی برای تضمین تطابق حل شد.
مثال:
The issue was addressed legislatively to ensure compliance.
معنی(example):
او در مورد تغییرات مورد نیاز بهطور قانونی صحبت کرد.
مثال:
She spoke about the changes legislatively required.
معنی فارسی کلمه legislatively
:
به شکل قانونی و مربوط به فرایند قانونگذاری.