معنی فارسی legislatresses
B1جمع قانونگذار زن، زنان فعال در عرصه سیاست و قانونگذاری.
Plural of legislatress; female legislators.
- NOUN
example
معنی(example):
قانونگذاران زن اغلب از برابری جنسیتی حمایت میکنند.
مثال:
Legislatresses often advocate for gender equality.
معنی(example):
این کنفرانس دارای بسیاری از قانونگذاران زن بود که به بحث درباره مسائل مهم میپرداختند.
مثال:
The conference had many legislatresses discussing important issues.
معنی فارسی کلمه legislatresses
:
جمع قانونگذار زن، زنان فعال در عرصه سیاست و قانونگذاری.