معنی فارسی leisures

B1

فعالیت‌هایی که به تفریح و استراحت اختصاص داده می‌شوند.

Free time used for enjoyment and relaxation.

example
معنی(example):

او در طول آخر هفته‌ها از تفریحات زیادی لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys many leisures during his weekends.

معنی(example):

تفریحات او شامل مطالعه و نقاشی است.

مثال:

Her leisures include reading and painting.

معنی فارسی کلمه leisures

: معنی leisures به فارسی

فعالیت‌هایی که به تفریح و استراحت اختصاص داده می‌شوند.